رئیسی داشتم که به شوخی میگفت در کشور ما وقتی قانونی (لفظ عام آن شامل مقررات و آئیننامه و...) تصویب میشه، از فردای تصویب آن تمام حکومت و دولت بسیج میشن تا راههای دور زدن آن را و اجرا نکردن آن را پیدا و اجرا کنند!!! نخندید، چیزی که برای شما جوک است من گاهی به چشم میبینم!
مثال میخواهید؟ این هم مثالهای عینی:
یک
ستاد مقابله با کرونا تصویب کرد که با اعلام استانداریها، ساعات کاری ادارات محدود شود. متعاقب آن استانداری تهران اعلام کرد ساعت کاری ادارات دولتی از ۸ تا یک (۱۳) خواهد بود. بسیار خوب. خوشحال شدیم که کمیبه فکر هستند. اما اجرا چه شد؟ من در شرکت ملی نفت ایران چیزی ندیدم. یعنی با اینکه تایم ناهار و نماز حذف شده اما ساعت کاری همچنان ۸ تا چهار (۱۶) هست و در واقع نه تنها ساعت کاری کم نشده بلکه الان ساعت ناهار و نماز را هم باید کار کنیم! از مسئول امور اداری بپرسی میگوید چیزی ابلاغ نشده. از امور کارکنان شرکت اگر بپرسی میگوید وزیر نفت گفته آن مصوبه در خصوص ادارات دیگر بوده است نه شرکت ملی نفت ایران!!! عجب، کجای آن اطلاعیه نوشته بود شرکت ملی نفت ایران مستثناست؟! بر فرض که شرکت ملی نفت ایران مستثناست، چرا؟ پرسنل این شرکت پادزهر در خونشان دارند آیا؟
فرمانده عملیات مدیریت کرونا در تهران گفت: ساعت کار در ادارات و دستگاههای اجرایی استان تهران برای پیشگیری از انتقال ویروس کرونا تا ساعت ۱۳ کاهش یافت. منبع: استانداری تهران
مسبوق به سابقه هم هست. هر سال در ماه رمضان و در شبهای قدر، کاهش ساعات کاری برای روز بعد توسط دولت اعلام میشود اما معمولا در شرکت ملی نفت ایران تا اعلام و ابلاغ شود شبهای قدر گذشتهاند!!!
دو
سازمان اداری و استخدامیکشور در روز ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ بخشنامهای صادر کرده برای حفظ سلامت کارکنان دستگاههای اجرائی و ارباب رجوع در دوران شیوع ویروس کرونا (بخشنامه شماره ۷۲۴۵۵۵). بند یک این بخشنامه میگه:
کلیه دستگاههای اجرایی موظفند تا بر اساس دستورالعمل وزارت بهداشت نسبت به تامین امکانات بهداشتی (از قبیل ماسک، دستکش، مواد ضدعفونیکننده و نظیر آنها) برای استفاده کارکنان خود اقدام کنند.
بسیار عالی، من از دستگاههای اجرایی دیگر خبر ندارم اما در شرکت ملی نفت ایران من چنین تمهیداتی ندیدم. البته از حق نگذرم، جلوی آسانسور مایع ضدعفونیکننده گذاشتن، چای هم در ظروف یکبارمصرف سرو میشود اما همین و بس. تازه شرکت از چند ماه پیش به دلیل ریاضت اقتصادی توزیع دستمال کاغذی بین کارکنان را متوقف کرده است.
شرکت ملی نفت ایران یک شرکت دولتی است که صراحتا نامش در ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری ذکر شده و دفاتر مرکزی آن در استان تهران واقع است. این شرکت لاجرم باید تابع ابلاغیه استانداری تهران و بخشنامه سازمان اداری و استخدامیکشور باشد. اما ظاهرا نیست. و طنز ماجرا آن است تمام این مصوبات و بخشنامهها توسط دستگاههای دولتی تصویب و ابلاغ میشوند و درست زیر گوششان در همین تهران یکی از بزرگترین و توی چشمترین شرکتهای دولتی کشور از اجرای این مصوبات و بخشنامهها شانه خالی میکند و کسی هم ظاهرا یا خبر ندارد یا خود را به بیخبری زدهاند.
خلاصه، من با رویدادهای این چند روز و رجوع به حافظه خودم به این نتیجه رسیدم که:
تمام این مصوبات و بخشنامهها نه برای رسیدگی به مشکلات کشور و حل آنها (در اینجا حفظ سلامت کارکنان دولت و پیشگیری از شیوع بیماری) بلکه تنها و تنها برای رفع مسئولیت از دستگاههای اجرایی و مدیران دولتی نوشته و ابلاغ میشوند (در واقع صوری هستند). احتمال قریب به یقین میدهم که توافقات شفاهی و نانوشتهای مابین از ما بهتران بسته شده بدین مضمون که: روی کاغذ برای بستن دهن مردم تو این و آن و فلان را تصویب و ابلاغ کن اما ما اجرا نمیکنیم و به اون یکی هم خبر بده تا او هم در خصوص اجرا پیگیری نکند.
به این میگن حکمرانی به سبک ما! حداقل انتظاری که از دولت میرود اینست که مصوبات خودش را اجرا و بر اجرای آنها نظارت کند. غیر از این است؟
علی حسینزاده
باز نشر این مطالب با ذکر منبع آزاد است.